همانا این دلها همانند بدنها افسرده میشوند، پس برای شادابی دلها، سخنان زیبای حکمت آمیز را بجویید.
*****
هنگامی که از چیزی میترسی، خود را در آن بیفکن، زیرا گاهی ترسیدن از چیزی، از خود آن سخت تر است.
*****
نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی پای برشرافت خود گذارد.
*****
احمق ترین خلق کسی است که خود را عاقلترین خلق بداند.
*****
عقل تو را کفایت کند که راه گمراهی را از رستگاری نشانت دهد.
*****
دو گرسنه اند که هیچگاه سیر نشوند: طالب علم و طالب دنیا.
*****
از نافرمانی خدا در خلوتها بپرهیزید؛ زیرا همان که گواه است داوری کند.
*****
انسان در زیر زبان خویش پنهان است.
*****
پوزش طلبیدن نشان خردمندی است.
*****
نادانی دردناک ترین دردهاست.
[ یکشنبه 92/6/24 ] [ 2:24 عصر ] [ عقل نوشته های یک دانشجو ]
زیر باران دوشنبه بعد از ظهر اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم زن همسایه بر زمین افتاد
سیب ها روی خاک غلطیدند چادرش در میان گرد و غبار
قبلا این صحنه را...نمی دانم در من انگار می شود تکرار
آه سردی کشید، حس کردم کوچه آتش گرفت از این آه
و سراسیمه گریه در گریه پسر کوچکش رسید از راه
گفت: آرام باش! چیزی نیست به گمانم فقط کمی کمرم...
دست من را بگیر، گریه نکن مرد گریه نمی کند پسرم
چادرش را تکاند، با سختی یا علی گفت و از زمین پا شد
پیش چشمان بی تفاوت ما ناله هایش فقط تماشا شد
صبح فردا به مادرم گفتم گوش کن! این صدای روضه ی کیست؟
طرف کوچه رفتم و دیدم در و دیوار خانه ای مشکی است
با خودم فکر می کنم حالا کوچه ی ما چقدر تاریک است
گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه راستی! فاطمیه نزدیک است...
سید حمیدرضا برقعی
[ یکشنبه 92/1/18 ] [ 2:3 عصر ] [ عقل نوشته های یک دانشجو ]
هر وقت سال نو می رسه و موقع تبریک عید میشه یاد این جمله زیبا می افتم که:
« روزی که در آن گناه نشود عید است. »
و با این اوصاف چقدر روزهای عید ما کم اند.
فکر می کنم بهترین دعا برای کسانی که دوستشون دارم اینه که:
سالتون پر از نور اهل بیت(ع)، دلتون پر از امید به رحمت حق،
لحظه هاتون سرشار از شادی و روزهاتون همه عید...
خدایا امسال رو سال ظهور حضرت حجت (عج) قرار بده
و دلهامون رو با اومدنش شاد شاد کن...
آمین یا رب العالمین
[ سه شنبه 91/12/29 ] [ 4:43 عصر ] [ عقل نوشته های یک دانشجو ]
اگر محرم هم نبود دق می کردیم از ناملایمات و نامردیهای زمانه...
محرم که می شود عقده دل سر باز می کند و انگار که مدتهاست دنبال کسی بوده تا آرامش کند با اغوش باز محرم را بغل می کند و زار زار گریه می کند...
نمی دانم چرا نمی توانم حرف دلم را راحت بزنم...
فقط دلم می خواهد زودتر محرم برسد و گوشه ای از مسجد بنشینم و آرام آرام غرق شوم در روضه ی حسین و چشمانم خیس شود از غم سالار شهیدان...
چقدر دلم برای محرم تنگ شده...
و چقدر دلم می سوزد برای کسی که حسین ندارد...
به امید ظهور منتقم حسین و آمدنش تا بشناساند حسین را به تمام آزادگان جهان.
دلم روضه می خواهد...
«السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام»
« وسلام علی الباکین علی الحسین»
[ دوشنبه 91/8/22 ] [ 5:24 عصر ] [ عقل نوشته های یک دانشجو ]
هنگامی که علی - علیه السلام- به قصد ازدواج فاطمه (س) به منزل پیامبر (ص) رفت، پیامبر به ام سلمه فرمود: «برخیز و در را بگشای، که این همان است که خدا و رسولش او را دوست دارند.» ام سلمه فوراً در را باز کرد و علی - علیه السلام- داخل شد. علی - علیه السلام- در کمال حجب و حیا و خجالت بود که پیامبر -صلی الله علیه و سلم- فرمود: علی جان حاجتی داری؟ آسوده باش، امیدوارم که حاجت تو برآورده شود. علی - علیه السلام- نیز قصد خود را بازگو نمود و از فاطمه (س) خواستگاری نمود. پیامبر فرمود: چه چیزی برای تو است که مهریه فاطمه (س) قرار دهی؟ علی - علیه السلام- عرض کرد: ای رسول خدا! تو خود شاهد هستی که برای من به جز شمشیر و شتر و زره، از مال دنیا چیزی نیست. پیامبر -صلی الله علیه و سلم- فرمود: ای علی شمشیر و شتر مورد نیاز توست، اما زره ات را بفروش و با آن مراسم ازدواج با فاطمه (س) را فراهم کن.[1]
اما اینکه حضرت آن زره را چه مقدار فروخت و آن را مهریه حضرت زهرا قرار داد از نظر تاریخی و روایی در آن اختلاف وجود دارد. و آن عبارت است از، 400 درهم، 480درهم یا 500 درهم.[2]
لکن قدر مسلم این است که مهریه آن حضرت بیشتر از پانصد در هم و کمتر از چهار صد درهم نبوده است، و این مقدار -پانصد درهم- عبارت از مقدار مهریه ای است که رسول خدا(ص) برای کلیه زنان و دخترانش تعیین نموده و از آن تعبیر به مهر السنه هم می شود.[3] و این سیره الگویی برای سایر مسلمانان و گروندگان به اسلام قرار گرفت. گرچه در آن زمان مهریه های سنگین از طرف مردم برای دختران قرار داده می شد؛ زیرا وقتی پیامبر(ص) فاطمه، را به عقد علی(ع) در آورد، عده ای از مردم قریش به خدمت ایشان رسیدند و گفتند چرا علی(ع) را با مهریه کم و ناچیز داماد کردی؟[4]
بنابراین مقدار مهریه حضرت زهرا(س) بیش از پانصد در هم - نقره- نبوده است. این مقدار مهریه از طرف پیامبر اکرم(ص) برای دخترش، مهریه ای متوسط - نه بسیار کم و نه زیاد - در آن زمان بوده است که به عنوان سنت، الگویی برای سایر مسلمانان قرار گرفت.
شاید مناسب باشد که بگوییم هر ده درهم (سکه نقره) ، معادل یک دینار (سکه طلا) بوده است. پس مهریه حضرت زهرا (س) پنجاه دینار می شود و هر دینار، 18 نخود طلا، یا حدود 5/4 گرم است. البته ارزش اقتصادی این مقدار طلا، در دوره های مختلف فرق می کند.
پی نوشتها:
[1]. مجلسی، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفا، چاپ دوم، 1403ه ق، ج43، ص120، 140.
[2]. ابن شهر آشوب، مناقب، موسسه انتشارات علامه، بی تا، ج3، ص350، 351، و متقی هندی، فاضل، کنزالعمال، موسسه الرساله، ج13، ص680.
[3]. حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت،چاپ اول، 1412ه ، ج21، ص246، 249؛ و کلینی، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1375، ج5، ص376.
[4]. صدوق، من الایحضره الفقیه، دارالصعب، ج3، ص253.
یک مرد وزن مکمل هم در کنار هم
آیــینه وار هـــردو یشان بیـــقرار هم
مـعنای اصـلی لغـت خـانـواده انـــد
مست نگاه یکدلی و می گسار هم
این زندگی بنا شده بر پایه های عشق
بی اعـتنا به ثــروت و دار ونـدار هم
یک خـــانه محقر و یک قطـعه حصیر
سـرمایه های اصلی شان اعتبار هم
کانون گـرم پروش غنچه های یاس
پیــوندشان وقوع و طــلوع بهار هم
در آسـمان عـاطفه این ماه و آفتاب
چرخیـده اند تا به ابد در مدار هم
عاقد خـدا و مهریه آب و سکوت محض
آری شدند هم نــفس روز گار هم
وحید قاسمی
[ سه شنبه 91/7/25 ] [ 1:48 عصر ] [ عقل نوشته های یک دانشجو ]
فریب ما نخور آقا ؛ دروغ می گوییم
به جان حضرت زهرا(س) دروغ می گوییم
چه انتظار ظهوری ، چه درد هجرانی !
میا میا گل طاها ؛ دروغ می گوییم
تمام چشم به راهی و انتظار ظهور
و ندبه های فرج را دروغ می گوییم
دلی که مأمن دنیاست ؛ جای مولا نیست
اسیر شهوت دنیا ؛ دروغ می گوییم
کدام گریه غربت کدام اشک فراق
قسم به "ام ابیها" دروغ می گوییم
زبان ؛ سخن ز تو گوید ولی برای "مقام"
به پیش چشم خدا ما دروغ می گوییم
خلاصه ؛ ای گل نرگس کسی به فکر تو نیست
و ما به وسعت دریا دروغ می گوییم
مرا ببخش عزیزم که باز می گویم
میا میا گل طاها ؛ دروغ می گوییم
و در آخر:
روزی با تمام وجود بر همه عالم خواهم نوشت:
« نابرده رنج گنج به ما داد فاطمه (س)»
«اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک»
[ جمعه 91/1/25 ] [ 11:7 صبح ] [ عقل نوشته های یک دانشجو ]