روزی خوهم آمد،
و پیامی خواهم آورد
در رگها نور خواهم ریخت،
و صدا خواهم زد :ای سبدهاتان پر خواب!سیب آوردم، سیب سرخ خورشید.
هرچه دشنام بر لبها خواهم برچید.
هرچه دیوار از جا خواهم برکند.
رهزنان را خواهم گفت:کاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را پاره خواهم کرد.
من گره خواهم زد، چشمان را با خورشید،
دل ها را با عشق،سایه ها را با آب،
شاخه ها را با باد...
الهی به حق اولیاءت و به حق رسول آخرت و به حق علی و اولادش...
خدایا به حق فاطمه که غصبش کردند،
و به خون رگهای عزیز دلش که بریدند گلویش را
و به حق ناله های خواهرش
وبه حق گریه های نیمه شب سیدعلی مظلوم...
عجل لولیک الفرج...
((به عدد اسماء مبارکت آمین))
خدایا مگذار نیمه ی شعبان دیگری بدون حضرتش بیاید...
مجلس صفا ندارد بی یار مجلس آرا
بر هم زنید یارا مجلس بی صفا را
[ پنج شنبه 89/4/31 ] [ 6:14 عصر ] [ عقل نوشته های یک دانشجو ]