هدف از این نوشتار قبول یا رد ازدواج مجدد نیست؛ هدف، نقد سینما و صدا و سیما در نگرش به این موضوع است.
اگر نگاهی گذرا به تولیدات سینمایی و سریال ها و طنزها در چند سال اخیر داشته باشیم خواهیم دید که ازدواج مجدد چالش و موضوع اصلی اکثر فیلم ها و سریال ها بوده است. پرداختن به این موضوع که اتفاقا از اهمیت خاصی نیز برخوردار است نه تنها بد نیست که لازم و ضروری است، اما مهم، چگونگی پرداختن به آن است.
دراکثر فیلم هایی که موضوع اصلی یا فرعی شان ازدواج مجدد بوده است، مردی که اقدام به چنین عملی کرده است، مردی هوسران، بی توجه به خانواده، فاسد و هرزه، چشم چران و بی غیرت است که همسری مهربان، زیبا، خانه دار، زحمت کش و مظلوم دارد.
باز هم تاکید می کنم هدفم از این نوشته تایید یا رد ازدواج مجدد نیست که خود بحثی جداگانه می طلبد. اما چرا رسانه ها فقط از یک منظر به این مهم می پردازند و آیا اصلا واقعا مهمترین بحث اجتماعی امروز ما، بحث ازدواج مجدد می باشد؟؟؟
رسانه های تصویری که بیشترین تاثیر را در ساختن فرهنگ جامعه دارند و بیشترین اثر را در تربیت خانواده بر جای می گذارند، نگاهشان به این موضوع نگاهی کاملا غیر دینی است که نتیجه ای جز:
بدبین کردن زنان جامعه به همسرانشان، متنفر کردن فرزندان از پدرانشان و هرزه کردن مردان جامعه ندارد؛ در حالی که اگر با نگاهی دینی و منصفانه و کاملا منطقی به این مقوله پرداخته شود، نتیجه ای جز این خواهد داشت.
مسلما همه ما در اطراف خود شاهد ازدواج مجدد عده ای بوده ایم؛ تعدادی با ازدواج مجدد خانواده اولشان از هم گسسته، یا با برخورد اطرافیان مجبور به ترک همسر دوم شده اند و تعدادی دیگر با هر دو همسر به خوبی زندگی می کنند و دو خانواده را اداره می کنند. در بعضی از موارد همسر دوم، زن بیوه ای است که توانایی اداره زندگی را با چند فرزند ندارد و همسر اول هم به ازدواج همسرش با او راضی است که بهترین حالت ازدواج مجدد می باشد، اما این مورد هیچ گاه در فیلم ها و سریال های ما دیده نشده.
در بسیاری از موارد ازدواج مجدد ناشی از سهل انگاری و عدم توجه زن به همسرش می باشد، که امروزه بسیار هم شایع شده است، که این مورد هم در رسانه های ما به تصویر کشیده نشده است.
می توان گفت تنها موردی که تقریبا تمام تولیدات سینمایی و تلویزیونی ما به آن پرداخته اند موردی است که قبلا گفته شد، مرد ، انسانی هوسباز و زنباره و لاابالی است که همسری مهربان و خانه دار و زیبا و مظلوم دارد؛ البته این مورد ازدواج مجدد در جامعه وجود دارد اما تمام آنها را شامل نمی شود.
اما اینکه موضوع اصلی اکثر فیلم های ما ازدواج مجدد است با نگاهی یکسویه به آن، ناشی از نوع نگاه و تفکرات کارگردانان و نویسندگان ما به این موضوع است و اینکه عده ای می خواهند علیه دین اینگونه بتازند و هیچ کس هم در مقابلشان نایستد و به اسم آزادی و مشکلات اجتماعی، هر بلایی که دلشان خواست بر سر خانواده های ما بیاورند.
همان طور که می دانید دیالوگ هایی که امروزه در سینما و تلویزیون پخش می شوند، نوع پوشش و آرایش بازیگران، شیوه ی تزئین خانه ها و وسایل منزل، غذاها و خوراکی های استفاده شده در فیلم ها و سریال ها بیشترین مخاطب را در بین مردم دارند، عده ای آگاهانه و بسیاری از ما ناآگاهانه از آنها تاثیر می پذیریم و روش و سیاق زندگی مان و تربیت فرزندانمان را از رسانه ها می گیریم، چه بخواهیم و چه نخواهیم!
باید به مسئولین امر گوشزد کرد که (هرچند اثری ندارد) : فاین تذهبون...
این ره که تو می روی به ترکستان است....
والعاقبة للمتقین.
[ چهارشنبه 90/4/15 ] [ 12:55 عصر ] [ عقل نوشته های یک دانشجو ]
به راستی چرا صدا و سیمای ما سعی در نابود کردن خانواده و از بین بردن حریم ها دارد. گوش هیچ کس بدهکار انتقادها و خون دل خوردن های عده ای غریب نیست.
فیلم های سینمایی و سریال ها و طنزهایی از نوع ساختمان پزشکان در این سال ها کم تهیه نشده اند، اما ساختمان پزشکان بی حیایی و بی شرمی را به حد اعلای خود رسانده تا جایی که پرستو که در نقش منشی دکتر، در این به اصطلاح طنز بازی می کند، تنها کار اصلی اش ناز کردن و عشوه آمدن برای دیگران است و می توان گفت وجودش در این طنز فقط برای همین موضوع بوده است و لا غیر.
دیگری که در نقش روان شناس است نمونه کامل یک مرد بی غیرت است که فقط از همسرش و از اطرافیانش سرکوفت می خورد و هیچ کاری را درست انجام نمی دهد و برادرش در عین حال که قبلا زندانی بوده و هنوز هم به کارهای اشتباهش ادامه می دهد، مردی موفق است که مورد محبت همه قرار می گیرد.پدری که هوسران است و جدیدا ماجرای زن دوم گرفتنش هم وارد این طنز بی پایه و اساس شده، دست کمی از پسرانش ندارد و مدام مورد سرکوفت و تمسخر همسرش قرار می گیرد.
در کل ساختمان پزشکان هر شب تکراری است از همان قسمت اول با کمی تفاوت در موضوع. دیالوگ ها و طرز برخورد بازیگران در هر قسمت،تکراری خسته کننده است.
ساختمان پزشکان به موضوعاتی کاملا کلیشه ای می پردازد و کاملا مشهود است که کارگردان از مشکلات و مسائل واقعی متن جامعه بی خبر است.
در ساختمان پزشکان تنها کاری که خوب انجام می شود، تمسخر مردان است و نشان دادن ناز و عشوه زنان.
نمی دانم تا کی باید این قبیل طنزهای سطحی را در صدا و سیما تحمل کنیم...
[ سه شنبه 90/4/14 ] [ 8:31 عصر ] [ عقل نوشته های یک دانشجو ]
اعمال مشترک ماه شعبان:
1. هر روز 70 مرتبه: « أًستَغفِرُاللهَ وَ أَسأَلُهُ التَّوبَهَ »
2. هر روز 70 مرتبه: « أَستَغفِرُاللهَ الَّذی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الرَّحمنُ الرَّحیمُ الحَیُّ القَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیه »
3. صدقه بدهد اگرچه نصف دانه خرما باشد.
4. در تمام ماه 1000مرتبه: « لا إِلهَ إِلَّا اللهُ، وَ لا نَعْبُدُ إِلّا إیّاهٌ مٌخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» ( تقریبا روزی 34 مرتبه)
5. در هر پنجشنبه ی این ماه، دو رکعت نماز بجا آورد. در هر رکعت پس از سوره ی مبارکه حمد صد مرتبه سوره مبارکه اخلاص خوانده و بعد از سلام نماز، صد مرتبه صلوات بفرستد، تا حقتعالی هر حاجتی که در امر دین و دنیا دارد روا کند، و نیز روزه ی هر پنجشنبه این ماه فضیلت بسیار دارد.
6. در این ماه بسیار صلوات فرستد.
7. خواندن صلوات شعبانیه در وقت زوال و در نیمه ی شعبان :
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِوَمَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَاَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و آلمُحَمَّدٍالْفُلْکِ الْجارِیَةِ، فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَها، وَیَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا،الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ،
وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ،اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، الْکَهْفِ الْحَصینِ وَغِیاثِبه الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ، وَمَلْجَأِ الْهارِبینَ، وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ،اَللّهُمَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً،وَلِحَقِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَدآءً وَقَضآءً، بِحَوْلٍ مِنْکَ وَقُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، الطَّیِّبینَ الْأَبْرارِ الْأَخْیارِ، الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ، وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِکَ، وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِکَ،وَ نَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِکَ، وَاَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّکَ، وَهذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ،شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ،الَّذى کانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمَ، یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَقِیامِهِ،فى لَیالیهِ وَاَیَّامِهِ، بُخُوعاً لَکَ فى اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ،اِلى مَحَلِ حِمامِهِ، اَللّهُمَّ فَاَعِنَّا عَلَى الْأِسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ، وَنَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ،اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَطَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً، وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً، حَتّى اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً، وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً، قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ، وَاَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَمَحَلَّ الْأَخْیارِ.
[ دوشنبه 90/4/13 ] [ 11:33 صبح ] [ عقل نوشته های یک دانشجو ]
چمران رامی ستایم
نه به خاطرتحصیلاتش...
نه به خاطر علمش...
نه به خاطر مهربانیش...
نه به خاطر شجاعتش....
نه به خاطر نظمش...
نه به خاطر غیرتش....
نه به خاطر کیاستش....
نه به خاطر جسارتش...
-هرچند که تمامی این ها ستودنی اند-
چمران را می ستایم به خاطر تواضع و یقینش....
کمتر به حال کسی غبطه می خورم اما هرگاه چمران را به یاد می آورم از ته دل آرزو می کنم:
کاش من هم مثل چمران بودم.
****
خدایا می خواهم فقیری بی نیاز باشم تا جاذبه های مادی زندگی مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند.
«شهید دکتر مصطفی چمران»
[ جمعه 90/4/3 ] [ 11:45 صبح ] [ عقل نوشته های یک دانشجو ]
::