يکي را تا ميشنوي،کامت خشک ميشود.نه انگار که تا لحظهاي پيش چون گاو گرسنه خورده و نوشيدهاي…سحر!
يکي را اما،تا ميشنوي سيراب ميشوي.نه انگار که تا لحظهاي پيش چون گرگ گرسنهاي بودي در تکاپوي طعام…افطار!
هر دو تکبيرند،اما اين کجا و آن کجا!